- 7 دی 1392
- 2 دی 1392
- 7 آذر 1392
- 6 آذر 1392
- 5 آذر 1392
- 4 آذر 1392
- 3 آذر 1392
- 2 آذر 1392
- 1 آذر 1392
- 7 آبان 1392
- 6 آبان 1392
- 5 آبان 1392
- 4 آبان 1392
- 3 آبان 1392
- 2 آبان 1392
- 1 آبان 1392
- 7 مهر 1392
- 4 مهر 1392
- 3 مهر 1392
- 2 مهر 1392
- 1 مهر 1392
- 2 مرداد 1392
- 1 ارديبهشت 1392
- 7 فروردين 1392
- 5 فروردين 1392
- 4 فروردين 1392
- 3 فروردين 1392
- 2 فروردين 1392
- 1 فروردين 1392
- 5 اسفند 1391
- 4 اسفند 1391
- ستاره ی سیاه
- دانلود هر چی بخوای
- همین جوری الکی
- ____ღ مسافر مهتـــاب ღ____
- ♪♥♂♥♀L0vEly♂♥♀♥♪
- نيا تو...خصوصيه..
- جالب ترين ها در نجوم
- ايستاده بميريد بهتر از ان است كه روي زانوهايتان زندگي كنيد.
- ☺☺ طنزبلاگ ☻☻
- فقط دختر پسراي باحال بيان تو...
- وانيا
- نقاش كوچولو
- رئال مادريد
- دختري از دل گرما
- دنياي بي انتها
- قاب زيباي پنجره
- خودمـــــوني
- ردیاب خودرو
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
همه جوره ....
و آدرس
hamehjore.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
قالب وبلاگ
دانلود عکس
آپلود فایل
پزشک متخصص
پزشک پوست

مهران
ایمیل : ReMe_love@ymail.com
یکی از علایق و سرگرمی های بابای من وقتی بچه بودم و دبستان می رفتم این بود که ورمیداشت تو پاک کن من ، نوک اتد (نوک مدادی) فرو می کرد بعد وقتی من میخواستم دفترمو پاک کنم ، دفترم خط خطی میشد منم حرص میخوردم که چرا من میخوام دفترمو پاک کنم باز خط خطی میشه؟؟؟
بابام قـــــــــــش می کرد از خنده
بابای کودک آزاااااااااااااره من داشتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گرفتاااااااااااااااار بودیم به خداااا
مامانم دوچرخه کورسیم که تنها مشکلش این بود که یه چرخ نداشت و رو داده به این کهنه رویی هاااا …جاش ۲ تا جوجه ماشینی زرد و بنفش گرفته
گرفتااااااار شدیم به خدااا
************
ساعت ۳ صبح بود دیدم صدای پا میاد بعد چند ثانیه برق روشن شد اولش گرخیدم فکر کردم دزد اومده، چشامو باز کردم دیدم داداشمه!!!
تو خواب و بیداری گفتم چته؟؟؟ حس برادریت گل کرده ۳ صبح؟؟؟
برگشته میگه: نه بابا فردا خز پارتی داریم دنبال یه سری آهنگ خز میگردم ، گفتم بیام لپ تاپ تورو بردارم چون تو همیشه آهنگ خز گوش میدی
من:
گرفتااااااااااااااااار شدیم به خداااااااااااا
*********
مامانم با حالت شاکی اومده میگه : اه من می خواستم امروز رژیم بگیرم تو نذاشتی…
من:وااا….مامان به من چه؟
مامانم:بهت گفتم برنج می خوری گفتی نه مجبور شدم خودم بشینم همشو بخورم….
من :
گرفتااااااااااااااااار شدیم به خداااااااااااا
************
دختر داییم و شوهرش و دختر ۸ سالش سپیده اومده بودن خونمون … بعد میخواستن با مامانم اینا برن خرید …
دختر داییم بهم گفت مصی جون …مشکلی نیست تا وقتی ما میایم سپیده پیشت بمونه …بیرون اذیت میکنه …!
گفتم نه بابا …چه مشکلی …
یهو سپیده داااااد زد …ماماااااااااااااااان ..من و با این یه جا تنها نمیمونم …!! اگه میخواین مصی هم با خودتون ببرید ..!!!
من :
گرفتاااااااار شدیم به خداااا
************
همیشه اول ترم تا هرکیُ میبینی می پرسه چند واحد داری
آرزو به دل موندیم یه بار۱۷ به بالا شه معدلمونُ۲۴ تا واحد برداریمُ بگیم ۲۴تا بگن اااااااااه دمت گرم بابا معدل الف ،
خلاصه بعد عمری دانشگاه رفتن معدلمون ترم پیش بالا ۱۷ شدُ… اما چه سود که ترم آخرِ کلا مونده ۱۳ واحد،دیگه پُز که نمیشه داد هیچی، حالا این چند روزِ هر کی میخوره به پُستِ ما میپرسه چند تا داری این ترم ؟ تا میگم ۱۳ تا هــــــــــِـــــر هــــــــــــــِر میخنده میگه : مشروط شدی…؟ گرفتـــــــــــار شدیم به خدااااا
*******
برادر زادم اومده میگه عمو
گفتم جون عمو
میتونی بهم املا بگی … مامان یکم کار داره
گفتم چشم عزیزم ، کتابت و میاری ؟
گفت باااااااشه
کتابش و آورد و ما هم شروع کردیم به املا گفتن
وقتی که تموم شد ، نگاه کردم دفترش رو دیدم ۱ دونه غلط داره … دادم بهش ۱۹
دفتر رو ازم گرفت و با عصبانیت گفت : عمووووووووووووی آدم ۱۹ رو ۲۰ نمیده ، دیگه از خانممون چه انتظاری میره
گفتم خب عزیزم ، اینجا ۱۹ بگیری ایرادی نداره … یکم دقت کن ، سر کلاس ۲۰ میشی
عمووووی بد جنس …فک میکنی خبر ندارم ..خودت تمام دانشگااااات رو بهت نمره دادن تا تمومش کردی
***********
یه رفیق دارم که دو هفته است با یه دختر دوست شده ،
بعد امروز من ورفیقم و دوست دخترش بیرون بودیم که دوست دخترش بر گشت بهش گفته چرا ۵ سال پیش دوسم نداشتی …؟
دوستم جواب داده آخه ما همش ۲ هفته است با هم دوستیم عزیزم
دخترِ گفت نمیخواااااااااااااااااااااام چرا دوسم نداشتی؟
رفیقم گفت: خب عزیز من ، اون وقت اصلا نمیشناختمت که
دخترِ گفت الااااااااااان که میشناسی .... الان هم باید اندازه ۵ سال پیش دوسم داشته باشی
من :
رفیقم گفت باشه عزیزم …اصلا اندازه 10سال پیش دوست دااارم …خوبه
دوست دخترش جواب داد برووووووووو دروغ گوووووووو…اصلا ۱۰ سال پیش فقط باهاش میشاشیدی.... اصلا میدونستی دختر چیه ؟! جنس مخالف چیه ؟
من :
رفیقم :
گرفتاااااااااااار شده به خدا
گرفتااااااااااار شدیم به خداااااااااا
*********
پس فردا کنکورِ ارشد دارم . یکی از همکلاسیام اومده تو چت داریم راجع بهش حرف میزنیم. میگه حالا آمــــــــــاده ای واسه امتحان ؟؟؟؟ میگم اِی بگی نگی … تا حدودی
برگشت گفت من یه راهِ خوب سراغ دارم واسه جواب دادن به تمـــــامِ سوالا
منم خوشاااااااااااااااااال .............. گفتم خب حالا چی هست این راهی که میگی ؟؟؟؟
یه مورچه با خودت ببر سرِ جلسه ، هرجا که مورچهه رفت تو هم همونجا رو علامت بزن
من :
یعــــــــــــــــــــــــــــنیا هر چی معیوبِ مغزیه ریخته پیرامونِ ما
گرفتاااااااار شدیم به خدااااااا


یک فروشنده کوکاکولا که برای فروش به عربستان سعودی رفته بود، دست از پا درازتر برگشت و کاملاً ناامید شده بود.
یکی از دوستانش از اون پرسید: چرا در ربستان موفق نبودی؟
فروشنده جواب داد: وقتی رفتم خیلی مطمئن بودم که می تونم فروش خوبی داشته باشم، اما یک مشکل داشتم،
و اون این بود که نمی دونستم چه طور عربی صحبت کنم به همین دلیل به خودم گفتم که این پیام رو از طریق سه تا پوستر انتقال بدهم:
پوستر اول: یک مرد که روی ماسه های داغ صحرا دراز کشیده و کاملاً خسته و از حال رفته است.
پوستر دوم: مرد داره کوکاکولا می نوشه.
پوستر سوم: مرد ما هم اکنون کاملاً سرحال و شاداب است.
دوستش گفت: خیلی عالیه، این طرح باید جواب می داد.
فروشنده جواب داد: ولی هیچ کس به من نگفته بود که اونها از راست به چپ می خونن!




در یک غروب پنج شنبه پیرمرد موسفیدی در حالی که دختر جوان و زیبایی بازو به بازویش او را همراهی می کرد وارد یک جواهر فروشی شدند و به جواهر فروش گفت : یک انگشتر مخصوص برای دوست دخترم می خواهم
مرد جواهرفروش به اطرافش نگاه کرد و انگشتر فوق العاده گرانی و زیبایی که ارزش آن 3 ملیون تومن بود را به پیرمرد و دختر جوان نشان داد.چشمان دختر جوان برقی زد تمام بدنش از شدت هیجان به لرزه افتاد.
پیرمرد در حال دیدن انگشتر به مرد جواهرفروش گفت : خب ، ما این رو برمیداریم. جواهرفروش با احترام پرسید که پول اونو چطور پرداخت می کنید؟
پیرمرد گفت : با چک ، ولی خب من میدونم که شما باید مطمئن بشید که تو حسابم پول هست یا نه بنابراین من این چک رو الان می نویسم و شما می تونید روز دوشنبه که بانکها باز می شه ، به بانک من تلفن بزنید و تایید اونو بگیرید و بعد از ظهر اون روز همون روز من انگشتر رو از شما می گیرم.
صبح دوشنبه مرد جواهر فروش در حالی که به شدت ناراحت بود به پیرمرد تلفن زد و با عصبانیت به پیرمرد گفت : من الان حسابتون رو چک کردم اصلا نمی تونم تصور کنم که توی حسبابتون حتی یک ریال هم نیست!!!
پیرمرد جواب میده : متوجه هستم چی میگید ، ولی در عوضش می تونی تصور کنی که من تو این دو سه روز چه حالی کردم واقعا که بهترین روزای عمرم بود


❀گـــــــــــــــــــــــــــریـــــــــــــــــــــه کــــــــــــــــــــــــــن❀
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه کـــن گـ ـ ـ ــریـه قشنگـ ــ ـ ـ ـه
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه ســ ـــ ـ ـ ــهم دل تنـــ ـ ـ ـگه
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه کـــن گریه غروره
مـ ـ ـ ـ ـرحـ ـ ـ ـ ـ ـم این راه دوره
سـ ـ ـ ـ ـر بـ ـ ـ ـ ـده آواز حـ ـ ـ ـ ـق ـ ـ ـ ـ ـق
خالــ ـــ ـ ـ ــی کــ ـــ ـ ـ ــن دلــ ـــ ـ ـ ــی که تنگــ ـــ ـ ـ ــه
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه کـــن گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه قشنگه
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه قشنگــ ـــ ـ ـ ــه
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه سهــ ـــ ـ ـ ــم دلـ تنگــ ـــ ـ ـ ــه
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه کـــن گـ ـ ـ ــریـه قشنگـ ــ ـ ـ ـه
بــ ـــ ـ ـ ــزار پــ ـــ ـ ـ ــروانه احســ ـــ ـ ـ ــاس
دلتــ ـــ ـ ـ ــو بغــ ـــ ـ ـ ــل بــ ـــ ـ ـ ــگیره
بــ ـــ ـ ـ ــغض کــ ـــ ـ ـ ــهنه رو رهــ ـــ ـ ـ ــا کن
تا دلــ ـــ ـ ـ ــت نفــ ـــ ـ ـ ــس بگیــ ـــ ـ ـ ــره
نکنــ ـــ ـ ـ ــه تنهــ ـــ ـ ـ ــا بمونــ ـــ ـ ـ ــی
دل به غصــ ـــ ـ ـ ــه هــ ـــ ـ ـ ــا بــ ـــ ـ ـ ــدوزی
تــ ـــ ـ ـ ــو بشــ ـــ ـ ـ ــی مثــ ـــ ـ ـ ــل ستــ ـــ ـ ـ ــاره
تــ ـــ ـ ـ ــو دل شبــ ـــ ـ ـ ــا بســ ـــ ـ ـ ــوزی
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه کـــن گـ ـ ـ ــریـه قشنگـ ــ ـ ـ ـه
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه ســ ـــ ـ ـ ــهم دل تنـــ ـ ـ ـگه
گریــ ـــ ـ ـ ــــ ـــ ـ ـ ــه کــ ـــ ـ ـ ــــ ـــ ـ ـ ــن
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه کـــن گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه قشنگه
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه ســ ـــ ـ ـ ــهم دل تنـــ ـ ـ ـگه
گــ ـــ ـ ـ ــریه کــ ـــ ـ ـ ــن گــ ـــ ـ ـ ــریه غــ ـــ ـ ـ ــروره
مــ ـــ ـ ـ ــرحــ ـــ ـ ـ ــم ایــ ـــ ـ ـ ــن راه دوره
ســ ـــ ـ ـ ــر بــ ـــ ـ ـ ــده آواز حــ ـــ ـ ـ ــق حــ ـــ ـ ـ ــق
خالــ ـــ ـ ـ ــی کــ ـــ ـ ـ ــن دلــ ـــ ـ ـ ــی کــ ـــ ـ ـ ــه تنگــ ـــ ـ ـ ــه
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه کـــن گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه قشنگه
گریــ ـــ ـ ـ ــه قشنگــ ـــ ـ ـ ــه
گـ ـ ـ ـ ـ ـریـه ســ ـــ ـ ـ ــهم دل تنـــ ـ ـ ـگه


صفحه قبل 1 ... 132 133 134 135 136 ... 187 صفحه بعد
- عكس
- طبیعت
- عاشقانه
- خنده دار
- هنرپیشه ایرانی
- هنرپیشه خارجی
- مذهبی
- گوناگون
- ماشین
- ورزشی
- هنری
- اخبار سينما
- جك و اسمس
- سرگرمي
- مطالب عمومي
- علمی
- فرهنگی
- تاریخی
- اجتماعی
- همه جوره
- بازي هاي باحال
- عشقولااانه
- پوسترهاي بازيكنان استقلال
- ورزشي
- فناوری و تکنولوژی
- مذهبی
- داستان کوتاه و حکایت
- شعر
- دانلود
- ویدئو
- صوتی
- فایل
- کامپیوتر و اینترنت
افتخارات باشگاه یوونتوس
دانلود ادعیه ماه مبارک رمضان
زندگی نامه آیت الله خامنه ای
سید مهدی رحمتی
:::... خليج هميشه فارس ...:::
والپيپرهاي بازيكنان استقلال
بـازي هـــاي وبـــــلاگ(همه جوره !)
افتخارات باشگاه رئال مادريد
حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
بوق دوچرخه
الوقلیون
یکانسر
آی کیو مگ
لیست لینک ها