همه جوره ....
 
لینکستان
 
درباره ما


مهران
با سلام خدمت همه ي بازديدگننده هاي خشگل و خوشمزه! من اين وبلاگ رو در تاريخ 1390/11/08 ايجا د كردم و هدفم جمع آوري جديدترين مطالب انتشار شده در اينترنت هستش.از جمله عكس ، خبر ، داستان ، موزيك ، جك و اسمس و ..... در واقع اين وبلاگ يه وبلاگ تفريحيه و اميدوارم از بودن در اين وبلاگ لذت كافي رو ببريد. هميشه شاداب باشيد و خشگل و از همه مهمتر خوشمزه. با تشكر،مدير وبلاگ ، مهران.
ایمیل : ReMe_love@ymail.com



 

 این تصاویر دیدنی مربوط به لحظاتی است که لیلا حاتمی و پیمان معادی به فروشگاه برادران صنایعی در تهران می‌روند تا لباس‌هایی را که از سوی برندهای Zegna و ESCADA اختصاصا برای حضور آن‌ها در اسکار طراحی شده را تحویل بگیرند و پیمان معادی لباس‌اش را پرو کند. 

آخرین پرو ستاره ها برای اسکار 2012 



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 







 شب امتحان دخترا 
 

شب امتحان اقايون... 

 

 

 







  


  
گل انار ___________________________________________ گل نیلوفر آبی 

گل انار یکی از نمادهای معماری ایران باستان است، که بیشتر در کاخ‌های هخامنشی برای آراستن دیوارها و همچنین نقش گردنبند اسب‌های دو سر سر ستون‌ها به کار برده شده. 

افسانه نیلوفر آبی برخی باستان شناسان بر این باورند که گل‌های انار سنگ تراشی شده نیلوفر آبی هستند، با این دلیل که گل نیلوفر در آین‌های هندو و بودا و همچنین مصر باستان گیاهی مقدس است، پژوهش‌های اخیر چنین تئوری هایی را رد می‌کنند. 

•نبود دلیل 
به جز حدس و گمان که بیشتر بر پایه معماری مصری استوار است، هیچ گونه شواهدی که بتواند نیلوفر بودن این گل را اثبات کند وجود ندارد. در ضمن انار و گلابی، هر دو ارزش ویژه‌ای در ادبیات و رسوم ایرانیان دارند. 

•نقش برجسته دایوش 
در نقش برجسته‌ای در تخت جمشید(اکنون در موزه ایران باستان تهران) داریوش بزرگ یک گل انار در دست گرفته است. 

•آب راکد 
گل نیلوفر در آب‌های راکد و بدون جریان می روید. با توجه به سیستم آب باغ‌های پارسی تمام آب موجود پیرامون کاخ‌ها همیشه در جریان بوده است. 




•طبیعت گیاهی ایران 
آب و هوای ایران(به ویژه سرزمین پارس) برای رشد نیلوفر آبی مناسب نیست. در همین حال کشور ایران تولید کننده همیشگی بهترین انواع انار در جهان بوده است. 


•گلبرگ ها 
گلبرگ گل نیلوفر نوک تیز است ولی گل‌های سنگ تراشی شده پارسی همگی دارای گلبرگ دایره‌ای هستند، و بدون شک سنگ تراشی هزاران گل با گلبرگ نوک تیز بسیار ساده از تراشیدن گلبرگ‌های دایره‌ای است.

 

 

 







 این عکس واکنش‌های مختلفی را به دنبال داشت و اتهام‌هایی چون شیطان پرستی یا استفاده از نماد فرقه‌های منحرف را متوجه این بازیگر ساخت. با این حال علی باذل مدیر برنامه های این بازیگر در گفت و گو با روزنامه تماشا این اتهام های را رد کرد و در مورد این گریم وی‍ژه صحبت کرد. او گفت:« عکس‌هایی که رادان گرفته نماد شیطان پرستی نیست بلکه یکی از نمادهای اساطیری ایرانی است که رادان در ویدئو کلیپ این آلبوم از آن استفاده کرده است.» 



 

 

 







 مراسم این دوره جوایز اسپیریت که از آن به عنوان معادل اسکار در جامعه سینمای مستقل آمریکا یاد می‌شود، شنبه شب (یکشنبه صبح به وقت ایران) در لس آنجلس برگزار شد. 

در این مراسم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی از ایران جایزه بهترین فیلم بین‌المللی را دریافت کرد. «ملانکولیا» لارس فون تریر، «شرم» استیو مکوئین، «پسری با دوچرخه» برادران داردن و «تیراناسور» پدی کانسیدین، دیگر نامزدهای این بخش بودند. 

«جدایی نادر از سیمین»‌ در هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار که برندگان آن دوشنبه صبح معرفی می‌شوند، نامزد دو جایزه اسکار است. 

در بخش‌های اصلی، فیلم سیاه و سفید و صامت «هنرمند» ساخته میشل هازاناویسیوس برنده جوایز اسپیریت بهترین فیلم بلند، کارگردان، فیلمبردار (گیوم شیفمان) و بازیگر مرد (ژان دوژاردن) شد. 

دوژاردن که در «هنرمند» نقش یک ستاره فیلم‌های صامت در دهه 1920 را بازی می‌کند، برای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد دامین بشیر برای «یک زندگی بهتر»، رایان گاسلینگ برای «راندن»، وودی هارلسن برای «Rampart» و مایکل شانون برای «پناه بگیر» را به عنوان رقیب پیش رو داشت. 

میشل ویلیامز برای بازی در نقش مریلین مونرو در فیلم «هفته من با مریلین» جایزه بهترین بازیگر زن را گرفت. لورن آمبروز برای «به من فکر کن»، ریچل هریس برای «انتخاب طبیعی»، آد‌پرو اودویه برای «مطرود» و الیزابت اولسن برای «مارتا مارسی می مارلین» دیگر رقبای این بخش بودند. 

کریستوفر پلامر برای «تازه‌کارها» جایزه اسپیریت بهترین بازیگر مرد مکمل را برد و شیلین وودلی برای «فرزندان» برنده جایزه بهترین بازیگر زن مکمل شد. «فرزندان» جایزه بهترین فیلمنامه (الکساندر پین، نت فاکسن و جیم راش) را هم گرفت. 

جایزه اسپیریت بهترین فیلمنامه اول به ویل رایسر برای «50/50» رسید. 

جایزه بهترین بلند اول به جی.سی. چاندور برای «Margin Call» اعطاء شد. این فیلم همچنین جایزه رابرت آلتمن را گرفت که هر سال به فیلمی با بهترین گروه بازیگران اهدا می‌شود. 

«مطرود» به کارگردانی دی ریس که بر مبنای فیلمنامه‌ای از خود او ساخته شده، جایزه جان کاساوتیس را گرفت. «مزاحمان» ساخته استیو جیمز نیز جایزه اسپیریت بهترین مستند را برد. 

جوایز اسپیریت از فیلم‌هایی تقدیر می‌کند که خارج از سیستم استودیوهای بزرگ یا در بخش‌های ویژه درون استودیوها در آمریکا ساخته شده‌اند. این جوایز فیلم‌هایی را مورد توجه قرار می‌دهد که با بودجه کمتر از 20 میلیون دلار ساخته شده‌اند.

 

 

 







 پیر مراد امیدیار متولد ۲۱ ژوئن سال ۱۹۶۷ در پاریس با ثروت ۲/۵ میلیارد دلار صد و چهل و هشتمین میلیاردر جهان بنیانگذار و رییس ایرانی-آمریکایی سایت حراج ای بی ebay است امیدیار در سال ۱۹۹۵ این شرکت را تاسیس کرد. 

پدر و مادر وی ایرانیانی بودند که برای تحصیل به خارج از کشور رفته بودند. پدرش یک جراح و مادرش الهه میرجلالی امیدیار از دانشگاه سوربن مدرک دکترای زبانشناسی خود را دریافت کرده بود. 

خانواده پیر زمانی که او ۶ ساله بود به آمریکا مهاجرت کردند و پیر در واشنگتن بزرگ شد.

 

 

 

 







 این زوج که “سوران و ایوان مانی” نام دارند هردو کالیفرنیایی هستند. 
آنها در سال ۱۹۹۶ ازدواج کرده اند و بعد از اولین سال ازدواج تصمیم گرفته اند که این اتفاق خوشایند را تکرار کنند اما هر بار در یک کشور. 

ایوان ۴۱ ساله و سوزان ۳۹ ساله است . سوزان یک معلم است و آنها در یک سوپر مارکت با هم آَشنا شدند و ۱۱ ماه بعد این آشنایی منجر به ازدواج شد. ایوان در مقابل چشمان متعجب دانش آموزان سوزان در کلاس از وی خواستگاری کرد و او هم بلافاصله پذیرفت. 

سوزان میگوید همسرش بهترین مرد دنیاست و زمانیکه نامزد بودند برای اینکه هر صبح یادداشت عاشقانه ای برای او روی شیشه ماشینش بگذارد مسیری ۲۰ دقیقه ای را طی میکرده . او میگوید خیلی احساس خوشبختی میکند و امکان ندارد جایی بتواند این خوشبختی را با کس دیگری تجربه کند. 

اگرچه به عقیده خیلی ها این ازدواجها هزینه زیادی برای این زوج به دنبال داشته است اما خود آنها معتقدند این عشق ارزش این پول را دارد. 


 

 

 







 هر سال در دومين شنبه جولاي عده اي از مردم آمريکا در ايستگاه شهر Laguna Niguel در کاليفرنيا دور هم جمع مي شوند و شلوارشان را پايين کشيده و باسن خود را به نمايش مسافران اين قطار در مي آورند . اين شيوه اي از اعتراض مي باشد که به Mooning معروف است . آمريکايي هاي کاليفرنيا بر اين باورند که ساخت اين خط راه آهن بي مورد بوده و ماليات هاي آن ها بيهوده تلف شده است . آن ها اين شيوه را بر گزيدند تا اعتراض خود را با اين کار نشان دهند . معمولا واگن هاي قطار در موقع اين نمايش پر از مسافر مي باشد و راننده ها سرعت قطار را کم مي کنند تا مسافران از اين مناظر لذت کافي را ببرند ! 



 




 

 

 

 

 







 ساعاتی دیگر مهم ترین اتفاق تاریخ سینمای ایران مي‌تواند رقم بخورد و فیلم جدایی نادر از سیمین (فرنگی‌ها به آن مي‌گویند: یک جدایی) مي‌تواند سینمای ایران را به حاضرین در سالن کداک تیاتر لس آنجلس بشناساند. 

در این یک سال گذشته یک جدایی جوایز فراوانی را از جشنواره‌ها و جشن های مختلف گرفت، آخرینش هم اسکار سینمای فرانسه؛ سزار بود. اما این آخرین قدم مي‌تواند آغازگر راه جدید سینمای ایران باشد. 



 



پیمان معادی که در یک جدایی نقش نادر را بازی کرد، در این یک روز مانده به مراسم اسکار نامه‌اي به دوستش اصغر فرهادی نوشت و نکاتی را یادآوری کرد. 

با انتشار بخش‌هایی از این نامه به پیشواز مراسمی مي‌رویم که قرار است در ساعت‌های آغازین دوشنبه خواب را از چشمانمان بگیرد. 



 



اصغر فرهادی عزيز 

از زمان بازگشتم از مراسم گلدن‌گلوب و حلقه منتقدان لس‌آنجلس که همراه با تو و فيلم‌مان در آن حاضر بودم، می‌خواستم اين نامه را بنويسم؛ اما تلاش برای آماده شدن فيلم اولم «برف روی کاج‌ها»، مجال مناسبی باقی نگذاشت. 

... در مراسم پايانی جشنواره فجر، وقتی فيلمم جايزه بهترين فيلم از نگاه مردم را می‌گرفت، ياد تو افتادم. تو که هميشه قدردان مردم سرزمينت، سرزمين‌مان، بودی و هستی؛ و با خودم گفتم حالا وقت اين نامه است. همين انگيزه برای من کافی است تا اين نامه را بنويسم و منتشر کنم. 

وقتی توماس لانگمن پسر کلود بری، کارگردان و تهيه‌کننده مشهور و تازه درگذشته فرانسوی که خودش تهيه‌کننده فيلم آرتيست و برنده انبوهی جايزه است، می‌گفت همه دارند از محصول من تعريف می‌کنند اما وقتی فيلم تو را ديدم، آرزو کردم که کاش من آن را تهيه کرده بودم، همه چيز داشت معنای کامل‌تری پيدا می‌کرد. 

وقتی براد پيت می‌گفت شب قبل از برگزاری جلسه مطبوعاتی گلدن‌گلوب، دی‌وی‌دی جدايی نادر از سيمين را در دستگاه گذاشته‌اند و در ميانه‌های همان صحنه دادگاه اول فيلم، آنجلينا جولی با ديدن آن جدل زناشويی فيلم را نگه داشته، متاثر شده، فاصله‌ای انداخته و بعد از چند لحظه باز تماشا را ادامه داده‌اند، اطمينانم بيشتر شد. 



 



وقتی آنجلينا جولی درباره کار بعدی‌ات پرسيد و ساده و راحت درخواست کرد که در فيلمت بازی کند و در پاسخ حرفت که گفتی شخصيت زن فيلمت فرانسوی زبان است و گفت تا آن تاريخ می‌تواند زبان فرانسه ياد بگيرد، من غرق در غرور شدم. 

اصغر فرهادی عزيز، در جلسه مطبوعاتی ويژه گلدن‌گلوب، يکی از چهار، پنج باری که حاضران به شکلی استثنايی در ميان حرف‌های تو دست زدند، در جواب سوالی بود که می‌پرسيد چطور با محدوديت‌های توی ايران چنين فيلمی‌ساخته‌ای؟ 

گفتی هيچ‌کس مرا مجبور نکرده بود آنجا با وجود محدوديت‌ها فيلم بسازم، خواست خودم و قصه‌ای که داشتم، طوری بود که بايد همانجا و با همان شرايط ساخته می‌شد و برای ساخت اين فيلم شما فکر کنيد همه چيز همان‌طور که من دلم می‌خواسته فراهم بوده است. 

گفتی نمی‌خواهم بگويم شرايط فيلمسازی در کشورم آرمانی است، اما تصويری هم که شما از فيلمسازی در ايران داريد، خيلی دقيق نيست. اين حرف‌هايت وقتی يادم آمد که لابه‌لای حرف‌ها و کارها و مصاحبه‌های مختلف، به من راجع به طرحی می‌گفتی که قرار است در آينده در تهران بسازی و آن را خيلی دوست داری. 

حرف ديگرت که باز به تشويق حاضران آن جلسه انجاميد، همان بود که گفتی تفاوت‌های مردمان نقاط مختلف دنيا بسيار کمتر از شباهت‌هايشان است، اما به نفع سياست است که تفاوت‌ها و فاصله‌ها را بيشتر جلوه دهد و بر آنها تاکيد کند. 

در خود مراسم، چه حال خوبی بود وقتی من هم مثل ميليون‌ها ايرانی حرف‌هايت را موقع دريافت جايزه شنيدم. از آن بالا که چشم می‌انداختی، می‌ديدی همه بزرگان سينما که عمری کارهايشان را ديده‌ای و درباره‌شان خوانده‌ای، بهت زل زده‌اند؛ و انگار عشق و انرژی مردم ايران باعث شده بود ما آنجا محکم بايستيم. 

آن لحظه‌ای که تو از مردم ياد کردی، می‌دانستم ميليون‌ها نفر در کشورمان هم به ما زل زده‌اند و تو به پشتوانه عشق‌شان، به جای هر عزيز ديگرت از آنها ياد کردی؛ و راستش اصغر، آن بالا چه حالی داد ايرانی بودن. 

برای همين اميد، اشتياق و افتخار است که می‌خواهم با صدايی صد بار بلندتر از آن فريادی که بعد از جايزه گرفتنت در جشنواره برلين، در سالن برليناله پالاس برآوردم، فرياد بزنم: 

«اصغر؛ خيلی چاکريم!»

 

 

 







  

کاش پیش من بودی 

کاش دستانت در دستانم بود 

و لطافت هزار ابر سپید بهاری را 

در دست داشتم 

و در اوج خوش بختی پرواز می کردم 

کاش می توانستم به چشمانت نگاه کنم 

و با هر نگاه من 

هزار هزار واژه ناگفته عشق را 

به یک باره به سوی تو روان می کردم 

و با هر نگاه تو 

شادی در چشمان من می جوشید 

کاش می توانستم صدای گرم تو را بشنوم 

تا چون آبشاری از نغمه های روح انگیز 

بر عمق جانم جاری گردد 

و همه غم های فراق را بزداید 

کاش پیش من بودی 

من با گرمای عشق تو زنده ام 

چه زیباست 

که تو تنها نیاز من باشی 

و چه عاشقانه است 

که تو تنها آرزویم باشی 

و چه رؤیایی است 

این لحظه های ناب عاشقی 

و من همه زیبایی عاشقانه و رؤیایی را با فقط تو حس می کنم 

و اگر غروری در من هست غرور عشق به توست 

تورا به اندازه ی 10تای کودکی دوس دارم

 

 

 






صفحه قبل 1 ... 129 130 131 132 133 ... 187 صفحه بعد

CopyRight © 2011 - 2012 hamehjore Group , All Rights Reserved
تمامی حقوق متن ها، تصاویر مربوط به این سایت می باشد و استفاده از آن ها با لینک دادن به سایت مجاز می باشد.